تکیه گاه واژه ها

هممون احتمالا روز قیامت از خدا یه سوالایی داریم

منم اگه قدرت حرف زدن داشته باشم ، از خدا میپرسم: چرا به بشر آگاهی دادی ؟ یا حداقل بهتر بگم ، چرا بشر این توهم رو داره که آگاهتر از همه ی اجزای هستیه؟؟

یجایی بالاخره ثابت خواهد شد که رعد وبرق یکی از پدیده های درون مغز ماست که طبیعت داره نشونمون میده تا به ما توانایی مشاهده مغزمون رو بده

جالبه که اینو میدونم که اگر با این افکار و خاطره ها محاصره نشده بودم ، حتی از اینم قشنگ تر کارمیکردم روی دیوارا.

چقدر دیتا تا حالا تولید و ذخیره کردی؟

چقدرشونو حذف کردی؟ 

اطلاعات هیچ وقت حذف نمیشن.

پس

بهتره هیچوقت دیتایی تولید یا ذخیره نکنی که اگر بعدا بازیابیش کردن تو دردسر بیفتی. :)

من اخیرا اغلب اوقات ، اوکی بودم و غمگین بودن از کاروبار نینداخته منو 

اما اینبار غمگینی ناشی از مرگ اون‌کودک براثر خودکشی ، میخواد که باعث بشه من تا ابد بار سنگین غم رو بر دوشم حمل کنم

اولین بار بود که گفتم داروهامو چندوقته نخوردم و یک واکنش خوب و مثبت شنیدم درواقع ،  از سمت یک رواندرمانگر.

و این واقعا یکی از خوبیهای غروب امروزم بود.

و اینکه چقدر واقعا میشه نسبت به یک تجربه ای که بیشتر ما عجیب و بد میشمریمش، انقدر محترمانه واکنش نشون داد و دوست داشتنی طور عاقلانه حرف زد راجع بهش ، 

من این مورد رو بارها با درمانگر اکنونیم تجربه کردم و واقعا حس‌عمیق عجیب خوبی دارم راجع به این جنبه ش

کم کم دارم به این درک میرسم که طبیعت هوشمنده ولی مثل آدما رفتار نمیکنه.

انتقام هم یه رفتار هیومنکایند هست و ....